جدول جو
جدول جو

معنی سخت شامه - جستجوی لغت در جدول جو

سخت شامه
خارجی ترین لایۀ محافظ مغز که به استخوان جمجمه چسبیده است، پردۀ خارجی مغز، ام الغلیظ
تصویری از سخت شامه
تصویر سخت شامه
فرهنگ فارسی عمید
سخت شامه
پرده ای که از طرف داخل کاسه سر را مفروش میکند و مخصوصا در بعضی نقاط باستخوان سر محکم چسبیده و فقط در ناحیه گیجگاه چسبندگی کامل نیست چون در ناحیه گیجگاه شریان شامه میانی از بین سخت شامه میگذرد ممکنست صدمات وارد باین ناحیه منجر به پاره شدن شریان گشته و سخت شامه را به داخل براند و سبب بیهوشی و مرگ گردد. سخت شامه در حقیقت خارجی ترین غشا پوششی مغزاست امالغلیظ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سخت کامه
تصویر سخت کامه
قسمت جلوی کام که از دو استخوان کامی تشکیل شده است
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
دهی از بخش میان کنگی در شهرستان زابل است که در بیست وچهارهزارگزی شمال ده دوست محمد و نزدیک مرز افغانستان قرار دارد. جلگه ای گرم و معتدل است و 898 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه هیرمند و محصول آن غلات و صیفی و پنبه و لبنیات است و شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و گلیم و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوت شامه
تصویر قوت شامه
بویایی نیروی بویایی
فرهنگ لغت هوشیار